سفر بابل
قربون اون شکل ماهت برم جوجوی بابا
اینجا خاله پریسا و عمو محسن از بی خوابی چپ کرده بودن من و تو و مامانی از فرصت استفاده کردیمو زدیم بیرون
خیلی هوای مشتیو دلی بود .هوا شدیدا دو نفره بود ، ولی دیگه نمیشد کاری کرد ، آخه شما دیگه هستیو ایشالله همیشم باشی...
در کل مسافرت خوبی بود خستگی ز تن بیرون کردیم و حالی بردیم...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی